عابر بی ادعا

بدون شرح

عابر بی ادعا

بدون شرح

دنیا به آخر رسیده..

 

 

گمونم خیلی وقته یه چیز درست و حسابی ننوشتم در واقع به " غار تنهایی " خودم پناه بردم این ماه از لحاظ شغلی روزهای پر استرس رو پشت سر گذاشتم -گمونم دارم مثل قصه دکتر ارنست در جزیره گنج می نویسم!!- با این که آغاز خوبی رو تجربه کردم و در نوع خودم پیشرفت های چشمگیری داشتم این روزها نوعی کساد و روزمرگی روح و روانم رو آزار می ده حس می کنم کمی جا افتاده تر شدم و از شر و شورهای روزهای گذشته خبری نیست شاید جای نوشتن این چیزها اینجا نباشه اما لااقل کمی سبک می شم! با خودتون می گید چرا این چیزها رو با کسی در میون نمی زاره و اینجا مطرح می کنه خوب! این بر می گرده به بخشی از روحیات و تفکرات من که زندگیم رو تحت و الشعاع خودش قرار داده دلم نمی خواد اطرافیانم رو غمگین و ناراحت ببینم از این که غصه هام رو به کسایی بگم که برام دل می سوزونن و ناراحت میشن رنج می برم بنابراین می خندم و به روم نمیارم گاهی در تنهایی و خلوت خودم و با خودم حرف می زنم و درد و دل میکنم اما دیگه به اینجام - دست زیر چانه- رسیده لازم بود جایی می گفتم که خو شکر خدا گفتم . 

امروز به خاطر یه مسئله کاری با ناراحتی وارد اتاق مدیر شدم "جلسه کاری داشت اما به گرمی با من برخورد کرد می دونم که انسان شریفیه و احترام همه رو داره خیلی برای من دل می سوزونه خیلی از موفقیت های کاری ام رو بهش مدیونم" چند دقیقه مات و مبهوت موندم حرفم رو یادم رفت و بدون این که حرفی بزنم فقط یه عذرخواهی کوچیک کردم و از اتاق زدم بیرون و ..    

نمی دونم چرا اینقدر خسته ام از همه برنامه هام عقب می مونم و کارهام درست پیش نمی ره انگار دنیام به آخر رسیده..

نظرات 21 + ارسال نظر
سوگل یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:47 ق.ظ http://www.yaddasht88.mihanblog.com

همه ما بعضی وقتا همین جوری میشیم! و در اون برهه از زمان فک می کنیم دنیا به آخر رسیده ولی اینطور نیست زندگی و البته دنیا داره طبق روال معمول خودش پیش میره.و همچنان در جریانه.
ایشالاه که هر چه زودتر بتونی از این طوفان عبور کنی!
به کارهای خوبت و به موفقیت هات فکر کن

ماه ییشانو یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ق.ظ

ای بابا این چه حرفیه میزنی داداشی

لاله یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ http://nocomment.blogsky.com

تو قصه ها حرف دل رو مینداختن و تو بطری و میسبردن به دریا... الان هم بنویسش تو وبلاگ و دریای مجازی....
حتما خسته اید بزنید به کوه و دشت شکر خدا این یه قلمو تو ایران بهترینهاشو دارید

ماه پیشانو دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:34 ب.ظ

معلومه خیلی ناراحتی کاوه جون به چیزایی که تو زندگی برات با ارزشن فک کن به کسانی که دوست دارن فک کن ما همیشه دوستت داریم و بیادتیم

راجع به ابراز احساسات شما ممنونم از سایر دوستان هم عذر خواهی میکنم بابت این که به نظرات پاسخی ندادم کمی خسته ام از همه ممنون

ماه پیشانو سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ق.ظ

باشه کاوه جون تو هر وقت بیای اشکال نداره به مشکلاتت برس و استراحت که وقتی برگشتی باید برای همه آپام کامنت بذاری

ماه پیشانو پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ق.ظ

راستی داداشی جات خیلی خالیه

ماه ییشانو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://mahpishano.blogsky.com/

کاوه واقعا به نظرت احتیاج دارم لطفا زود بیا

ماه پیشانو شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:48 ق.ظ

نمیای ولی بازم آپم

بهاره یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 ب.ظ http://azgil-11.blogsky.com

نمیدونم مشکل از طرز زندگی کردن ماست یا جایی که توش زندگی میکنیم !
روزمرگی جزئی از ما شده ، همه از همه چی خسته ایم !

سلام
جمله قشنگی گفتین "روزمرگی هم جزئی از ما شده!!"
اما هیچ دوست ندارم این پست من احساس غم انگیزی از زندگی به کسی بده منم بهترم و انشالله به زودی دوباره می نویسم اگر خدا بخواد، ضمنا از شما و همه دوستان عزیزم ممنونم که توی این مدت من رو تنها نذاشتن

لاله سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ http://nocomment.blogsky.com

خوبیه زندگی اینه که چه خوب چه بد موندگار نیست میگذره.... این نیز بگذرد

سحر پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ب.ظ http://http:/saharhanli.parsiblog.com

ببینم منضورتون از کاوه خاص چیه؟ مگه شما با دیگران چه فرقی دارید؟

lili پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ب.ظ

salam
in karetoon tahsin mikoanam

بهاره شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ http://azgil-11.blogsky.com

بابا رفتی که برگردی مثلا !

ماه پیشانو چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:19 ب.ظ

من قهر نیستما

ماه پیشانو جمعه 22 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ

آپم بدو بدو خودت ام آپ کن

سوگل یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ق.ظ http://www.yaddasht88.mihanblog.com

سلام!
حالا ما حس نوشتالوژیکمون گل کرده و به هیچ وجه من الوجوه حاضر به نوشتن نیستیم! شما دیگه چرا؟!!!
راستش چند بار هم اومدم بنویسم نشد که نشد! نمی دونم چرا!

و علیکم السلام
شاید وقت اون رسیده که هر کدوم از ما به دنیای حقیقی و واقعی خودش برگرده خیلی غم انگیزه که آدم با چیزهایی انس بگیره که هرگز به اونا نمی رسه.. برات آرزوی خوشبختی دارم.

اشکان سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ http://tashkan.blogsky.com/



شاد باشی گلم

lili شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://lost-heaven.blogfa.com

donya be akahr nemirese inhame sale ke migarde o bazam migarde ba admhaiim ke e akahr miresim,
ghibatetooon tooolani shod
khastam hali beporsam

فقط ممنونم که اومدین امیدوارم یه روز دوباره بنویسم بلاگ اسکای آیکن گل نداره یه سبد گل رز تقدیم به محبتتان

امین.آ پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ق.ظ http://azism.blogfa.com

سلام کاوه...
امینم...
دوست داشتی بهم سر بزن:)

سوگل دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ http://www.yaddasht88.mihanblog.com

سلام.
خیلی دلم هوا کرده یا هر چی!! که شما بیای و بنویسی! خیلی!
مخلص کلوم دلم واستون تنگ شده! نا پیدایی!!
کاش دوباره می نوشتی هر چند کوتاه!

دختر سر به هوا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.yaddasht88.mihanblog.com

من دلم نوشته می خواد از این جنس!!!
راهشو بلد نیستم چطور میشه یه نفر رو به زور مجبور به نوشتن کرد؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد